دوماهگی ناناز مامان
وای خیلی سخته ببرمت و پاهای کوچولوت رو نگه دارم تا واکسنتو بزنه.چند روزه همش استرس دارم و میترسم.بابایی هم که کلا با امپول مشکل داره و شدید میترسه و طاقت دیدن زجر کشیدنت رو نداره.من بیچاره باید خودم تنها ببرمت.صبح ساعت نه با همسایمون (نفیسه) که یه دختر پنج ماهه خیلی خوشگل داره بردیمت مرکز بهداشت.نفیسه خیلی کمکم کرد.خیلی میترسیدم.خلاصه اول قطره فلج اطفالتو خوردی و بعد من پاهای نازتو نگه داشتم و خانمه دوتا واکسنت رو زد و تو فقط کمی گریه کردی.الهی بمیرم مامانم.وزنت ٦کیلو و ٢٠٠ گرم و قد رعنات ٥٨ سانتی متر بود. ...